امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

▒▒ پسر طلا : امیرمحمد مامان ▒▒

اینم عکسای محرم ( تاسوعا عاشورا )

اولین بارش بود امیرمحمد که میفهمید محرم چیه  تو 6 محرم بدنیا اومد  سال بعدش شام غریبان بردمش ولی متوجه نمیشد که  امسال میفهمید چیه ..!! امامزاده یحیی بن زید گنبد کاووس  خونه عمه زهرا  عکسای امیرمحمد و علی و محمد حسین                    ...
8 دی 1392

اتفاق بد

بعد از برگشت از گنبد متوجه شدیم که پدربزرگم حالش خوب نیست و رفتیم به دیدنش و بعد از برگشت امیرمحمد سرمای سختی خورد و به مامانیش داد  روز یکشنبه صبح خبردار شدم پدربزرگ عزیزم دار فانی رو وداع گفت  رفتی و دلم برای خنده هایت تنگه  اشک تو چشامه  قلم گریه کنننننننننننننن پدربزرگ پدری مامانی  و جد امیرمحمد  امیرمحمد در 16 روزگی با جدش در 4 ماهگی وقتی بابام از مکه اومده بود  چه زود گذشت  رفتی و سومت هم گدشت  غم رفتنت مارو سوزوند  ...
7 آذر 1392

دیگه گرما تموم شد ...!!!

سلام با کلی تاخیر برگشتیم  پسر خشن    هر ماه جایزه امیرمحمد یه کیک تولده حالا یا تولد باشه یا نباشه  کیکرو داره        کیف میکنه برا خودش  بخور و بخواب  بچگی چقد خوبه              گشت و گزاااار   لم دادن  ...
7 آذر 1392

شروع فصل پاییز مبارک

خداحافظ بسسسسسس- بستنیییییییییی- بس بده - مامااااااااااااااااااااااااا بسسسسسسس- مامانیییی                 آخرین جمعه شهریورررررررر و گردش امیرمحمد تو اسکله علت تکیه دادن و مجکم نشستنش  اون دستگاه بستنی که وقتی صدا میداد امیرمحمد دوست داشت بره توی پشتی دیگه از بس خودشو فشار میداد دسسسسسسسست دستتتتتتتت دستتتتتتتتت منظور < ولم کنننننن عشق بالشششششششششششت کاش ما هم مث بچه ها دلمون فقط از ندیدن بیرون از خونه بگیره و بریم پای پنجره بیرونو تماشا کنیم  ...
7 مهر 1392