مامانی زندونیم نکن درم بیار
امیرمحمد در زندان اوین بخدا دیگه شیطونی نمیکنم درم بیاررررررررررررررررررررررر اصلا تو تختش دوست نداره بخوابه شیطونک ...
وقتی لباس بیرونی هاتو میپوشم اینقده ذوق میکنی آروم میشی
ای ولگرددددددددددددددددددددددد مثل ماهی همش در حال شنا کردنی آخر 5 ماهگیته ...
من خوابم میاد ولم کن ای بابا
روز مادر مبارکباد مامانی
مادر مادري دارم آرام بي پروا از سكوت آب ها شوقش از برگ درختان افزون نگاهش لطيف تر از انوار بهار كلامش آفتاب ،صدايش باران مادري دارم كه خواندن نمي دانست ولي درس زندگي آموخت آموخت كه چگونه گل را شاد كنم عشق را بفهمم دشت دل را خوشه خوشه پر كنم از گل شقايق آموخت كه چگونه دوست بدارم زندگي را امسال روز مادر بابابزرگ مامانم بزرگ و زن عمو خونه ما بودن اینم امیرمحمد با تنها پسرعموش علی آقای 10 ساله در روز مادر به به به این شیرینی خامه ای ها برا منه ؟؟؟ ...