امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

▒▒ پسر طلا : امیرمحمد مامان ▒▒

چي بگم چي نگم از شيطونيات وااااااااااااااااااااااااااااااي

1391/9/7 22:59
نویسنده : مطهره جون
331 بازدید
اشتراک گذاری

مبل بيچاره از دست تو له شد ديگه اميرمحمد..!!!!سبز

البته لازم بذكر است كه امير آقاي ما اندازه 6 سانت يه خط قشنگ نميدونم با چي رو مبل كشيده  و پارش كرده ككه من و بابايي مجبور شديم از دست تو مبل هارو پشت و رو كنيم ناراحت

تو عكس هاي بعدي ميبينيد حالا

 

ب

ببين من چقد مظلومم بخدا كاري ندارم من...!!خجالت

 

خطر سقوط داره تهديدم ميكنهابله

خوب ماماني حواسش پرته 

كليدارو بزنم لامپا بسوزهاوه

هه هه هه هه هه  

زدم 

زدمنیشخند

زدم 

خستگي در كنيم حالااوه

اعععععععععععععععع  مامان تعجب

اين فيلماي تركي چقد خالي بندي دارهزبان

فك نكنين من ميرم بالا ميفتم نخير با يه روش نوين كه ماماني يادم داده ميام پايين هم از روي تخت هم از روي مبلااز خود راضی

فرود با موفقيت انجام شد

ساکت

 

غروب همون روز 2 تا تغيير كردم هم شلوارم عوض شد 

هم اينكه نرفتم بالا نشستم سلطان سليمان ديدم مامانم گفت برو بخواب +‌18 هست اين فيلمخمیازه

 

منم تو دلم گفتم برو باباشیطان

چند تا زن داره اين سلطانه هر چند بيشتر شبيه چوپاناست تا سلطانگاوچران

چه دختر خوشگلي داره اين خرم السلطانقلب

برداشت بد نكنين ها 

جاي خواهرمه خیال باطل

 

 

اگه بدونين من چه كارايي ميكنم شاخ در ميارن شیطان

ديشب يه پارچ و از تو كابينت انداختم شكستم نیشخند

امروز 2 تا كاسه خنثی

ماماني عصبانی

من ابله

 

روح شيطونم

شیطان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

فرزانه
4 خرداد 92 19:23
خیلی خوشم اومد باحال بود درضمن پسرتون رو از طرف من بوسش کنین طرف ماهم بیاین