لباس گرماي امسال اميرمحمد و هواي سرد
بالاخره بعد چند وقت برگشتيم
و امتحاناي ماماني همين امروز تموم شد
خيلي هم خوب داده امتحانشو
درضمن امروز پيش مادربزرگم به تنهايي بودم و خوشم نمياد زياد ازش
2 ساعت كاملي كه ماماني سر جلسه امتحان بود يريز گريه كردم در حدي كه وقتي اومد ماماني دم در داشتم جبغ ميزدم
تنها كسايي كه پيششون ميمونم
بابابزرگم - مامان بابام - علي پسرعموم
ولي خوب ديگه امتحانا هم تمووم شد
خيال ما هم راحت شد
اينم لباس گرماي خوشگل ما كه كار دست مامانيه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی